• گالریگالری


     
       پرتره مستند اجتماعی منظره و طبیعت
    ایران
    ابنیه تاریخی
    انتزاعی

  • نقد عکس
    -
  • تماس با منتماس با من


    info@hazratiphotography.com



    masi.hazrati@yahoo.com
  • رویدادهارویدادها
En Fa
تابلو فرش دختر انار فروش
تعداد بازدید: 2786
 

به دلیل شرایط دیداری حاکم "نگاهی" که به شدت دنیای بیرون از خود را نشانه رفته است (برجسته سازی دیداری) با وجود آن که بیننده را به سوی خود می خواند، اما پشت در قدیمی و بسته ی اثر نگاه می دارد و اجازه ی ورود به عمق و لایه های درونی ارتباط را نمی دهد.

رنگ در تصویر شکل بیانی از زمان است. رنگ روشن قاب که معرف زمینه ی قالی است در رابطه با رنگ تیره پس زمینه، ناپیوستاری را ایجاد می کند که نوعی برش ساختاری در متن محسوب می گردد. و همین امر موجب می شود تا ما وارد حوزه ی زمان شویم. یعنی اینکه فاصله ی زمانی که بین دو متن وجود دارد، رابطه ی معنایی گذشته/ حال را شکل می دهد. زمان حال زمانی کنشی است و زمان گذشته که اینک به زمان اسطوره ای و شاید زمان نوستالژیک تبدیل شده، می تواند همچنان به عنوان منشاء اصلی هویت و حضور سوژه، اثرگذار باشد.


پس زمینه ی این ترکیب در فضایی سنتی ضمن تاکید بر جزئیات مورد اشاره ی مولف؛ شمایل هایی از جنس نور، در و فرسودگی را  طوری بر سر راه نگاه مخاطب می گستراند که بیننده در نگاهی ساده و ابتدایی به آگهی اجاره مغازه، به سرعت از شماره تلفن همراه که خود مدلول جامعه ی مدرن است (نشانگان مدرنیته) می گذرد. به تعریفی ساده از مدرنیته بسنده می کند و به تماشای بدیهیات بارز تصویر می پردازد.

با کمی دقت می توان فهمید که زن نگاه خود را به سمت تصویر برگردانده است، گویی که او ما را متوجه سرچشمه یا منبعی می کند که حضور خود را وامدار آن است. متن پایه به شکلی فرسوده با حاشیه و لبه هایی کهنه و زماندار نشان داده شده است، در حالی که زن جوان با خطوطی کاملا واضح و روشن به نمایش درآمده است. تصویر دختر با شادابی و نشاطی که به پیش زمینه می بخشد، سبب پویایی و سرزندگی تمامیت اثر می شود.

در نظام دیداری مبتنی بر کارکرد خط، بیننده در رابطه ی عینی با ابژه ی دیداری قرار می گیرد. خطوط هندسی کاملا منظم، در قدیمی حجره را به نمایش می گذارد. و می بینیم چگونه "خط " نگاه را از بالا به پایین هدایت می کند. مهمترین سطح هدایت خطی تصویر، اضلاع قاب نشده تابلو فرش است که تحت حاکمیت خط، نگاه را تماما تحت فرمان دارد. اشکال درونی تابلو هم هر کدام پایانه های خطی خود را دارند و خط به وضوح همه ی نقاط تصویر را در بر می گیرد. پرتره از تناسبی کامل برخوردار است. مخاطب زیر بار قدرت خط راهی به خیال پردازی ندارد. خط تمامیت کمال یافته ی زن را به نمایش می گذارد. سوژه ی درونی اثر هم دیده می شود و هم می بیند. (تعامل دیداری) خطوط آنقدر مملوس و در دسترس هستند که احساس می کنیم دستمان می رسد اناری سرخ برداریم. شئی اغواگر کادر واکنش احساسی ما را عمیق تر می کند، انار براق مظهری از باروری و جاودانگی به عوامل درون عکس حضوری فعال و بر جنبه ی گفتمانی ثبت اعتبار بیشتری می بخشد. (تعامل طبیعت، انسان و فرهنگ)

هر مکان هویتی مکانی است معنا دار، عاطفی، شناختی، انسان شناختی، کاربردی، حسی- ادراکی و ... و این نه به دلیل حضور فیزیکی مکان؛ که به سبب هم کنشی و آمیختگی انسان با مکان می باشد.

باغ در پس زمینه ی تابلو فرش چنانچه در اوج معنا قرار گیرد، یعنی باعث جدا شدن کامل از مکان عینی و به نوعی استمرار احساس مکان در اندیشه یا تخیل کنش گر گردد، مکانی استعلا یافته است. می توان به طور فیزیکی در مکان/ باغ حضور داشت. اما در حقیقت با اندیشه و تفکر در جایی دیگر و فراتر از باغ سیر کرد.

در مطالعه نشانه شناختی از باغ به عنوان یکی از مکان هایی که انسان با آن در تعامل است می توان به این نکات اشاره کرد: باغ راهی به بازگشت به سعادت ازلی یعنی همان بهشت است. باغ مکانی است اسطوره ای که ما را به زمان آدم و حوا و زمان ازلی هدایت می کند. زمان آرمانی، زمان تخیلی، زمان بی زمانی. باغ ها مکان هایی هستند که با زمان گره خورده اند. به این ترتیب ما با یک مکان-زمان مواجه هستیم، مکانی که فراتر از یک مکان می رود و به فضا تبدیل می شود. باغ ها زمان سخت و سنگین و مادی حضور را به احساس در زمان استعلایی و سعادت جاودانه تغییر می دهند تا یادآور خاطره باغ ازلی و پیوند ناگسستنی با بهشت موعود باشند.

نام مکان ثبت؛ بازار فرش تبریز از در آمیختن نشانه ی کلامی با نشانه ی تصویری، موجب تقویت کارکرد ارجاعی عکس می گردد. بازار؛ به دلیل ارزش هایی که از خود ارائه می دهد و ارتباط با بخشی از هویت تاریخی سوژه، عبور از پیچ و خم کشمکش های اجتماعی، تعلق به حافظه فرهنگی و دارا بودن کارکرد زیباشناختی، ویژگی صرف مکان بودگی یا مصرفی بودن خود را از دست می دهد و در چرخه ای فرامکانی به نشانه ای تخیل پرور تبدیل می گردد که هیچ عینیت مطلقی ندارد. یعنی مادیت مکانی آن کاهش می یابد و تنها نمی تواند کارکردی و کنشی باشد و به فضا نزدیک می شود. همین مکان می تواند شرایط کاربردی و مصرفی خود را حفظ کند، در این حالت مکان متکثر می شود و هویت تاریخی و در زمانی آن به هویت هم زمانی ( توقف در پشت ویترین ها، گزینش ابژه و خرید آن) تغییر می یابد. و هر فردی که در آن مکان حضور می یابد خریدار پتانسیل ابژه های هنری و یا مصرفی نیز می گردد.


... ناتمام


 
 

 

 
  • عکاس: هانیه دخت جباری
  • نویسنده: معصومه حضرتی
  • بازار فرش تبریز
  • انار
  • دختر
  • تابلوفرش
نظرات:
پاسخ به:
عنوان شما: *
نظر: *
متن تصویر را در کادر زیر وارد نمایید

صفحه اصلي صفحه اصلي  |  درباره من درباره من  |  فضاي شخصي شما فضاي شخصي شما  |  نقشه سایت نقشه سایت

© 2016 معصومه حضرتی کلیه حقوق این سایت محفوظ است.