• گالریگالری


     
       پرتره مستند اجتماعی منظره و طبیعت
    ایران
    ابنیه تاریخی
    انتزاعی

  • نقد عکس
    -
  • تماس با منتماس با من


    info@hazratiphotography.com



    masi.hazrati@yahoo.com
  • رویدادهارویدادها
En Fa
بدون عنوان
تعداد بازدید: 2391
 
عکسی مستند که به معنای واقعی از یک موقعیت و ساختار رئال و لحظه ای گزینش شده است. انتخابی هوشمندانه بر مبنای تمهیدات بصری یک اثر فرمالیستی با بهره ای که از تکنیک مجاورت و مشابهت عناصر می برد، به نگاه معمول مخاطب وسعت می بخشد و توجه و تامل او را بر امری تکراری و روزمره جلب می کند.

در مسیر این نوع عکاسی که طبیعتا "نیت هنرمند" پیش از شکل گرفتن اثر تا حدود زیادی در ذهنش انعقاد می یابد، ایده پردازی بر فرم پیشی می گیرد و بیننده را تحت تاثیر قرار می دهد.

با توجه به اهمیت چهره در جلب نگاه مخاطب، برآیند نیروها در عکس بر تمرکز دست ها و به طور خاص بر روی چهره و نگاه رو به پایین مرد می باشد.

ضرب بصری حاصل از حرکت ریتم وار دست ها، ضمن نمایش هماهنگی افراد در یک موقعیت مشابه، فضای شنیداری ذهن مخاطب را پر و ساختار بصری موزون قاب را شنیدنی تر می کند. به لحاظ ادارکی، خطوط قدرتمند مورب میله ها با ایجاد تنش بصری و حس حرکت چشم را به عمق برده و موجب تقویت پرسپکتیو اثر می شود. موقعیت بخشی به سوژه اصلی و ریتم قوی و تاثیر گذار خطوط منحنی دست ها که چشم را در جهت حرکت عقربه های ساعت به چرخش وا می دارد با قطع ارتباط دیداری دیگر عناصر و بهره ای که از هم آوایی نور و سایه می برد، روایت عکس را قابل اعتناتر می کند و برداشت تماشاگر را از یک موضوع ساده و معمولی تغییر می دهد.

تشکیل و تحمیل ساختار مثلثی با هیجان و اضطرابی که در ذهن بیننده ایجاد می کند، چشم و به تبع آن اندیشه را به عمق میدان مفهومی اثر معطوف می دارد. فرم قابل توجه (دو ضلع زاویه ی قائمه) میله ها در راستای بیان بصری ثبت به عنوان تکیه گاهی محکم، بار ارزشی بیشتری را به دوش می کشد و بر جنبه های معنایی اثر می افزاید. نیروی های تنش زای ثبت در فشردگی متمایز کادر، روایت مقابله با سختی و دشواری (در دست گرفتن میله سفت و سخت) زندگی است که بر چشم ذهن مخاطب نقش می بندد و گریز و رهایی را بیرون از تنگنای تصویر و حصار سنگین زمان جستجو می کند.

عکاس با آشکار کردن یک اتفاق معمولی؛ با بستن کادری که "ساعت" را حکم فرمای تمامیت اثر ساخته است، بیننده را پای صحنه ای عاری از جذابیت نگه می دارد.

ساعت؛ وسیله ای برای اندازه گیری، نشان دادن و نگهداری زمان، نماد استاندارد گذشت زمان که هیچ ربطی به گذر طبیعی زمانی که بر ما می رود ندارد. زمان همیشه یک واقعیت محکم و ناملموس و ساعت قراردادی سست و ملموس بوده است. چه ما بومی دورافتاده ای باشیم که سن را به تعداد بهارهایی که دیده حساب می کند، چه دانشمندی که اشتباهی در حد کسری از ثانیه، کل محاسبات عمرش را بر باد می دهد. در چنبره تکرارپذیر زمانی اسیریم که می خواهیم اسیرش کنیم. 

در درونمایه اثر، انتظار نهفته است! دست هایی که مرزهای لحظه و اکنون را به جلو هل می دهند و ابهام آفرینی نگاهی که در قاب تصویر جامانده است، محتوی درونی اثر را در اوج نگه می دارد. گویی مرد تمثیل همه ی مردمانی است که اسیر زمان اند! 

در قلمروی تصورات بیننده؛ ساعت، نماد فناپذیری با ساختاری که بر سرشت چرخش و تکرار استوار است، گذر عمر را گوشزد می کند.

با اختراع ساعت و تماشای چرخش بی وقفه ی دو عقربه در فضایی همواره بسته، تمثیلی از اسارت ابدی خود را مجسد کرده ایم. این چرخش ها نه گذر زمان که سکون ما را اندازه گیری می کنند.

نه ساعت آبی ایرانیان و نه ساعت آفتابی یونانیان در سال های خیلی دور و نه ساعت شنی قرون پیش از وسطای اروپاییان و نه ساعت های چرخ دنده ای امروز سوئیسی ها هیچکدام نمی گویند که زمان برگرد ساعت نمی چرخد! گاهی ساعت ها می گذرند و زمان به جلو نمی رود!

رنگ آبی و بنفش چشم را می دزد، ادیت مختصری انتظار می رود.


 
 

 

 
  • عکاس: علیرضا دین محمدی
  • نویسنده: معصومه حضرتی
  • اتوبوس
  • مسافر
  • بی آرتی
  • ساعت
  • عقربه
  • دست
  • زمان
  • انتظار
نظرات:
پاسخ به:
عنوان شما: *
نظر: *
متن تصویر را در کادر زیر وارد نمایید

صفحه اصلي صفحه اصلي  |  درباره من درباره من  |  فضاي شخصي شما فضاي شخصي شما  |  نقشه سایت نقشه سایت

© 2016 معصومه حضرتی کلیه حقوق این سایت محفوظ است.