تنهایی با شکوه، غلبه سپیدی بر سیاهی، یکتایی و بی همتایی، قلت در برابر کثرت
برجسته ترین نقاط قوت:
- نگارنده خود تا حدودی زحمت حل پیچیدگی های یک پیام بصری را می کشد تا ذهن مخاطب و یا بهتر بگویم احساس او را در جهت محتوای عکس هدایت کند.
- گام های مانده بر جا، فضای سرشار از سکوت ثبت را می شکنند و جریان پیوسته و آرام زندگی را در ساختاری پویا اما سرد و سنگین به نمایش می گذارند.
- عناصر به وجود آورنده عکس در اقلیت به سر می برند(برداشتی مینیمال) و رنگ سفید برف، سطح غالب عکس را می پوشاند. ترکیبی ساده که یقینا سادگی اش به معنای سادگی دستیابی به آن نیست!
- چشم در ورود متعارف خود به تصویر از سمت چپ کادر با پیمودن مسیر رد پای مرد پیش می رود و با تجسم قدم های مانده ی پیش رو، تمام تصویر را در می نوردد. ( گویی مسیر طولانی زندگی را طی می کند)
- دو نقطه قوی دیدگانی حاصل از فرم درخت و مرد در تضاد کمی (کمیت) میان قسمت های روشن تصویر با بهره ای که از تناسب کادر عمودی عکس می برند، در تعادلی بصری چشم را از خروج از تصویر باز می دارند.
- درخت سرما زده با کنتراست قابل توجهی که با پس زمینه دارد و سطح وسیعی که در قاب به خود اختصاص می دهد، در خوانش ابتدایی تصویر نگاه را به سمت خود جلب می کند.
- ثبت با حفظ تعادل و وحدت آفرینی میان عناصر و ایجاد تعادل میان طبیعت و انسان؛ با آمیختن با طبیعت و به نوعی تحمیل انسان به طبیعت و یا آمیختن روح طبیعت در انسان نقش آفرینی می کند.
- عکس با بهره شایسته ای که از تکنیک کنتراست "مقیاس" میان درخت و انسان می برد، با تاکید بر شخصیت درخت و اعتبار بخشیدن به جایگاه بصری آن نقش و هویت تاثیرگذارتری را برای آن رقم می زند.
- استفاده از انرژی قطر بالا رو در بیان رشد و تعالی موثر عمل می کند.
- استقرار فرد در پایین کادر، ضمن ایجاد فضای باز بیشتری در بالای سر او، منجر به القای حس حرکت و صعود در بیننده می شود.
- کاراکتر ثبت در دستیابی به مقصود و رسیدن، مسیر و حرکت دشواری را پیش رو دارد، تلاشی که در تداعی بصری معنادار به چشم می آید و دارای قدرت بیانی قابل ملاحظه ای می باشد.
- درخت به بییننده مجال تمرکز بیشتر بر ابژه اصلی -انسان- را می دهد؛ اگر درخت از تصویر حذف می شد، چشم بدون تمرکز بر فرد با سرعت بیشتری از چهار چوب عکس خارج می شد.
- فضای سپید و خالی پس زمینه با تحمیل و القاء حداقلی عوامل محیطی، حس رهایی را منتقل می کند.
- فارغ از مکان و زمان؛ اینجا و اکنون می توان بی توقف؛ بی محدودیت به پیش رفت و گاه غرق در راه، در گستردگی مسیر گم شد و باز خود را در ریشه ی عمیق باورها باز یافت.